مدت زیادیه که از امیز بی خبرم. از همون وقتی که ایران بود دیگه خبری ندارم. حتی زنگ نزد بگه هنوز ایرانه یا رفته. البته مطمئنم که رفته. ولی بی خبرم. حدود یکی ماه و نیمه که زنگ نزده.
منم چون سرگرم درسام شدم دیگه زیاد بهش فکر نمیکنم ولی ته دلم همیشه منتظرش هستم. اما به روی خودم نمیارم و سعی میکنم شاد باشم.
امیدوارم امیر دلش برای من تنگ شده باشه.
نوشته شده توسط در شنبه بیست و نهم آذر ۱۳۹۳ ساعت 22:39 موضوع | لینک ثابت
پایان...برچسب : نویسنده : az-to-labrizam بازدید : 42
امیر هنوز با من تماس نگرفته. حدود سه چهار ماهی میشه.
چند روزیه که گوشیش رو روشن کرده. تا قبل از این همیشه گوشیش خاموش بود.
نمیدونم چرا با من تماسی نگرفته.
شاید اتفاقی براش افتاده.
نمیدونم.
نوشته شده توسط در سه شنبه سی ام دی ۱۳۹۳ ساعت 10:54 موضوع | لینک ثابت
پایان...برچسب : نویسنده : az-to-labrizam بازدید : 33
برچسب : نویسنده : az-to-labrizam بازدید : 37
برچسب : نویسنده : az-to-labrizam بازدید : 37
برچسب : نویسنده : az-to-labrizam بازدید : 36
برچسب : نویسنده : az-to-labrizam بازدید : 37
برچسب : نویسنده : az-to-labrizam بازدید : 40
برچسب : نویسنده : az-to-labrizam بازدید : 37
برچسب : نویسنده : az-to-labrizam بازدید : 41
برچسب : نویسنده : az-to-labrizam بازدید : 40